نقش فناوری اطلاعات در ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت عنوان تحقیق :
مقدمه
تعلیم و تربیت، پیوسته یکی از دغدغههای والدین و نظام آموزشی کشور بوده و هست؛ واژهای که فرایندی پیچیده را در خود جای داده و خانوادهها و نظام آموزشی مداوم در تلاشاند این فرآیند را با توجه به امکانات و ضروریات آن عصر، بهتر و سریعتر به سرمنزل مقصود برسانند.
عصر حاضر که عصر IT یا همان فناوری اطلاعات و ارتباطات است، میتواند کمک شایانی به این امر بنماید. امروزه استفاده فرزندان از رسانهها و فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی اجتنابناپذیر بوده که آسیبها و پیامدهای آن در شمارههای پیشین مورد بررسی قرار گرفت. در این جا، قصد داریم که نقش این فناوری را در خدمت تعلیم و تربیت مورد بحث قرار دهیم و تأثیر آن را در بهبود کیفیت تعلیم و تربیت و نیز چگونگی نقش خانواده، نظامهای آموزشی و سازمانهای فرهنگی را در اجرای آن بیان نماییم.
از لوازم پیشرفت در عصر فناوری، تربیت نیروی انسانی است که بر عهده نظام آموزش و پرورش یک کشور میباشد. ایران اسلامی نیز به عنوان یک کشور در حال توسعه باید ابتدا ذخیره قدرتمند و پیشرفتهای به نام نیروی انسانی داشته باشد تا بتواند این سیر صعودی را طی کرده، به کشوری پیشرفته مبدّل گردد. این امر ممکن نخواهد شد، مگر در پرتو نظام آموزشی پیشرفته که گام به گام خود را با دانش نوین مجهز کند. در عصر کنونی دیگر نمیتوان مدرسه و کلاس را به شکل سنتی که در زمان گذشته اداره میشد، هدایت نمود. امروزه دانشآموزان، معلمان، امکانات، فضاهای آموزشی و سایر تجهیزات آموزشی تغییر نمودهاند و به موازات آنها نوع آموزشها نیز باید تغییر یابد و به فناوری روز مجهز شود. دیگر معلم در کلاس نقش انتقال دهنده اطلاعات را ندارد؛ بلکه باید به سویی پیش برود که معلم فقط هدایتگر و راهنمای مسیر آموزش محسوب شود. تعلیم و تربیت سنتی، بر حافظه تأکید دارد؛ در حالی که تعلیم و تربیت در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات، از دانشآموزان انتظار دارد چه باید بدانند و در کجا دنبال آن باشند و چگونه اطلاعات را ذخیره نمایند.
«متونی که در مدارس سنتی استفاده میشود، شامل اطلاعات گردآوری شده و سازمان یافتهای است که تنها دانشآموزان را برای کسب موفقیت در امتحانات پایان سال یاری میکنند؛ حال آن که زندگی واقعی بسیار پیچیده و مستلزم ایفای نقشهای زیاد و گاه متفاوت توسط افراد است. پس باید روشهای نو و کارآمدی را برای آموزش یافت.» هار گریوز معتقد است که رویههای سنتی انتقال دانش از طریق متن، ورقه و تمرین و مانند آن، دیگر توجه جوانان را که در جهان اشباعشده از رسانهها به سر میبرند، به خود معطوف نمیکند. (1) ضمن اینکه «ورود فناوری به مدارس، آموزش و یادگیری بیشتر و بهتر را نتیجه میدهد.» (برونر، 1997م، ص 112) اغلب محققان معتقدند این تحول منجر به تغییر یادگیری معلممدار به رویکرد دانشآموزمدار میشود. استولمن معتقد است کاربرد رایانه وضعیتی را ایجاد میکند که تأکید بیشتری بر یادگیری دانشآموز میشود؛ مثلاً استفادة بیشتر از آموزش در گروه کوچک دانشآموزان و تغییر نقش معلم از ناشر اطلاعات به آسان کننده فرایند کسب اطلاعات، از نتایج ورود فناوریهای جدید در آموزش و پرورش است. (2) همچنین مطالعات نشان میدهد مؤثرترین کاربرد فناوری اطلاعاتIT آن است که معلم و برنامههای نرمافزاری، فهم و فکر دانشآموز را به چالش میکشاند و این کار از طریق شرکت تمامی دانشآموزان در بحث کلاس با استفاده از وایتبرد تعامل و یا کار دانشآموزان با رایانه به صورت فردی و گروههای دو نفره صورت میگیرد. (3) آمار بیانگر این مطلب است که 60 % از وقت فراگیران در مدارس ابتدایی و 90 % در دورههای بالاتر و دانشگاهها، صرف گوش دادن میشود. شاگردان فقط قسمت ناچیزی از آنچه را که شنیدهاند (حدود 3/1 تا 5/1 درصد)، به خاطر میسپارند. افراد بالغ به طور متوسط قادر به حفظ کردن50 % مطالب در ذهن خود هستند و حدود دو ماه بعد، این میزان به نصف نیز کاهش خواهد یافت.
نتیجه اینکه با وجود صرف وقت زیاد در کاربرد حس شنوایی، این حس، تأثیر ناچیزی در یادگیری انسان دارد. بنابراین،گوش کردن 20%، گوش کردن - دیدن 50%، گوش کردن - دیدن - صحبت کردن 70% و گوش کردن - دیدن -صحبت کردن - عمل کردن 100% از یادگیری را به خود اختصاص میدهند. (4) طبق این آمار و اینکه فناوری اطلاعات یک فناوری تعاملی میباشد و تقریباً تمام حواس پنجگانه یک فرد را درگیر میسازد، نقش بسیار مهمی را در امر تعلیم و تربیت و نیز انتقال دانش ایفا مینماید. فناوری اطلاعات و ارتباطات به دلیل قدرت تحولپذیری و توانایی برقراری ارتباط پویا که میتواند با دانشآموزان داشته باشد، از نقش مهمی در انتقال دانش برخوردار است. (5) امّا میتوان گفت که رویکردهای مختلفی درباره تأثیر فناوری اطلاعات در حوزه تعلیم و تربیت وجود دارند؛ رویکرد اول که «اصلاحگرا» نام گرفته، بر این باور است که اثر فناوریهای جدید بر آموزش و پرورش تدریجی بوده و این پدیده باعث میشود که آموزش به شیوه سنتی، تنها به گونهای کارآمدتر انجام شود؛ به عبارت دیگر، ICT باعث تسریع اصلاحات در آموزش و پرورش میشود. در کنار این رویکرد، رویکرد «تحولگرا» مطرح است که معتقد به تحولزایی ICT در آموزش و پرورش میباشد و بر این باور است که فناوری اطلاعات و ارتباطات، ابزارها و حتی خطمشیها و اهداف تعلیم و تربیت را به صورت اساسی تغییر داده و متحول میکند.
ویژگی مهمی که پدیده فناوری اطلاعات از آن برخوردار است، این است که باعث میشود ارتباط انسان با انسان و همچنین انسان با محیط سهولت یافته و ارتقا یابد. فناوری اطلاعات به دلیل تحولپذیری و قدرت تأثیر فراوانی که در رشد آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، امنیت ملی، جهانی شدن و تعدیل مشکلات اطلاعرسانی سنتی دارد، یکی از پویاترین و بحثانگیزترین رشتههای علم و فناوری محسوب میشود. (6) ولی این فناوری میتواند مورد سوء استفادههای فراوانی هم واقع شود که در جای خود درباره آن سخن به میان آمده است. اینک به بررسی مزایا و چگونگی تأثیرات مثبت این فناوری در آموزش اشاره مینماییم.